خود درگیری(بررسی تعاریفِ مرتبط و غیر مرتبط)

هیچوقتِ دیگه ای به مبحث "خود درگیری" توجه کرده بودید و فکرش رو میکردید که ممکنه خیلی از تعاریفی که از این بحث ارائه میکنیم، اشتباه باشن و عملاً به موضوعات دیگه ای اشاره کرده باشیم؟
تصمیماتِ انسان، ناشی از تقابلِ ضمیر های درونی انسانه؛ تصمیماتی که بعضاً به نتیجه نمیرسن و تبدیل به یک درگیری و جنگِ تمام عیار میشن!
اینکه "کلیدِ پیروزی" یا صلحِ این درگیری ها در اختیار چه عاملیه و مشخصاً چجوری باید این کشمکش هارو تشخیص داد، بررسیِ مفصلیه که در ادامه میگم.
ناگفته نمونه که قبل از شروع، باید تعاریف و تفاوتِ "من(ego) و خود(self)" رو از قبل در نظر داشته باشید.
در نهایت، تصمیم گرفتم "نظراتِ شخصی م" در رابطه با بررسیِ تعریف های مرتبط و غیر مرتبطِ مربوط به  "خود درگیری" رو در بیست و یک مورد بیان کنم:

۱. خود درگیری، شامل بیانِ اتفاقات متناقض نمیشه.

۲. اتفاقاتِ متناقض میتونن ناشی از "خود درگیری" باشن.
مثلاً در جمله ی: "وقتی فهمید حامله شدم، رفتارش عجیب غریب و ‎متناقض شد!" میشه اینجور استدلال کرد که عاملی مثل ‎خود درگیری باعث بوجود اومدن جریانی میشه که ممکنه خود شخص هم انتظارش رو نداشته باشه.

۳. برچسبِ "خود درگیری" (حتی زدنش به خودتون) بزرگترین قضاوت اشتباه میتونه باشه.

۴. افسانه های زیادی درباره ی "خود درگیری" گفته میشه.
یکی ازین افسانه ها میگه:
"وقتی که با خودت حرف میزنی، دچارِ خود درگیری شدی."
* افسانه ها دروغ میگن!

۵. "با هرکس، باید مثل ‎خودش رفتار کرد."
"خود درگیری" باعث توقفِ تعادل در برخورد های واقعی میشه.(مثل جمله ی بالا)

‏۶. "خود درگیری" با زایمانِ ‎توهم در بهترین حالت، به یک سزارینِ ادبی و شکست خورده بسنده میکنه.
گاهی ممکنه محصولش ارائه ای بی مفهوم از بازی با کلمات باشه؛ مثلاً در جمله ی:
"بعضیا فکر میکنن با خیلیام، خیلیا فکر میکنن با بعضیام"
خود درگیری، باعث انقطاعِ نتیجه گیری منطقی میشه.

‏۷. جالبه بدونید که ژانری به اسمِ "ادبیّاتِ خود درگیری" هم اخیراً رایج شده؛ نمونه ای ازش رو ذکر میکنم (که البته به نوع درگیری اشاره ی مشخصی نشده) :
"یه روز هستی، یه روز میری، چرا اینقد تو درگیری؟"

‏۸. "خود درگیری" باعثِ طبقه بندی شدن جنسیت در ضمایر مختلف از جمله خودآگاه، ناخودآگاه میشه؛ از شخص، دیدگاه ‎انسانی رو سلب و اجازه ی "جنسیت ستیزی" رو صادر میکنه.
از محصولاتش میشه به جُک ساختن درباره ی ‎سربازی دختران اشاره کرد.

‏۹. "خود درگیری" بطور مستقیم و غیر مستقیم با مقوله ی ‎کاریزما در ارتباطه.
جریانِ کاریزماتیک، با نفوذ و جذبِ اشخاص میتونه باعث انحراف اونا از خودشون بشه و خود درگیری بوجود بیاره.
شخص کاریزماتیک، میتونه خود درگیر باشه/نباشه و خود درگیری بوجود بیاره/تشدیدش کنه.

‏۱۰. "خود درگیری" باعثِ بوجود اومدن "الگوی اشتباه" میشه.
جملاتی که با "دختری/پسری که" شروع و به "جذابه" ختم میشن، از همین دسته ان.

‏۱۱. نرسیدن به آرامشِ واقعی، ربطی به "خود درگیری" نداره و نباید اشتباه گرفته بشه.
مثلاً من داخل اطاقم هستم، دلم میگیره و احساس میکنم با بیرون رفتن آروم میشم، اگه وقتی که میرم بیرون بازم دلم بگیره و حس کنم با رفتن به اطاقم آروم میشم، خود درگیر نیستم؛ فقط منبعِ آرامشم رو گم کردم.

‏۱۲. "خود درگیری" گاهاً در پیشرفته ترین حالت خودش، میتونه به جوابْ نرسیدنِ ابدیِ یک پرسشِ بنیادین مثل "احساس یا منطق؟(قلب یا مغز؟)" باشه.
مثلاً در جمله ی زیر:
"ازت ‎متنفرم ولی نمیتونم ازت ‎دل بکنم"
شخص، قدرتِ تصمیم گیریش رو از دست میده و یا اینکه دوست داره در هر دو وضعیت باشه.

‏۱۳. "خود درگیری" در نامربوط ترین شکلِ خودش میتونه با اضافه شدنِ واژه ی "مزمن" به یک شوخی/فحش/متلک تبدیل بشه.

‏۱۴. اگه گرسنه اید و از غذا خوردن بدتون میاد، از تعریفِ "خود درگیری" استفاده نکنید!

‏۱۵. اگر ‎ذهن رو یک رگ در نظر بگیریم، "خود درگیری" میتونه شبیه به یک لخته ی خونی عمل کنه.
دقت کنید، یک تصمیمِ ‎قاطع میتونه به راحتی شما از شرّ این درگیری ها خلاص کنه.

‏۱۶. بیاید یکم خوشبین باشیم و همه ی "خود درگیری" ها رو بد/مضر/انحرافی/مخرب/اشتباه جلوه ندیم.
در اینصورت، خود درگیری میتونه مثل یک مکانیزم عمل کنه و ما رو برای تصمیم گیری ها به چالش بکشه؛ پس به ‎خود درگیری هاتون توجه کنید!

‏۱۷. توجه غیر عادی به مرگ/خودکُشی یکی از علائم "خود درگیری" هست.
خود درگیری به دلیل ماهیتی که داره(اختلال در تشخیصِ تصمیم قاطع)، سعی در نشون دادنِ همه ی گزینه های روی میز داره(جلب توجه)؛ از این بابت، بیشتر این اشخاص واقعاً از ‎مرگ میترسن!

‏۱۸. "خود درگیری" یک ‎پدیده ی جمعی و انسانیه.
مطمئناً انسانی که در ماه بدنیا میاد و به حال خودش رها میشه(با فرضِ زنده موندن)، هرگز به دو راهیِ تصمیم گیریِ "احساس و منطق" نمیرسه و به بدیهی/بنیادی ترین نیازهای خودش میپردازه که این هم مربوط به مبحث "من درگیری" میشه.

‏۱۹. ذهن اگر ‎آسمان بود، خود درگیری، حالتِ "گرگ و میش" میشد.
* گرگ‌ومیش، شروع تاریکی در شب است، و در حالی که آسمان معمولاً روشن و آبی است روی می‌دهد.(ویکیپدیا)

‏۲۰. ممکنه شما مدتی بعد از تصمیم قاطعی که گرفتید، بخواید اونو به دلایلی تغییر بدید.
نکته ی مهم اینجاست که تغییر دادنِ تصمیمات، همیشه منجر به "خود درگیریِ" مجدد نمیشه و این گمان نباید مانع از آزادی انتخاب شما بشه.
چه بسا که همین ترسِ تغییر ندادنِ تصمیمات، باعث خود درگیری بشه.

‏۲۱. "خود درگیری" شامل سوال بنیادینِ "بودن یا شدن؟" نمیشه و این پرسش در "منْ درگیری" مورد بحث قرار میگیره.
مثلاً شما ترجیح میدادین که یک انسانِ ثروتمند بدنیا بیاین یا انسانی که در طول زندگی کردن، ثروتمند میشه؟


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

Legend of the old woman & the fox

حدیث